طلایه دار
دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهی گیری بودند. یکی از آنها ، با تجربه و کاردان و دیگری بی تجربه و نادان بود و ماهی گیری نمی دانست. هر بار که مرد با تجربه ، ماهی بزرگی می گرفت ، آن را در قفس یخی اش می انداخت تا تازه بماند اما مرد بی تجربه وقتی ماهی بزرگی می گرفت ، آن را دوباره به آب می انداخت و مرد با تجربه با تعجب ، او را نظاره می کرد تا آنکه سرانجام طاقتش تمام شد و پرسید : « چرا ماهی های به این بزرگی را به آب باز می گردانی ؟ » مرد بی تجربه با ناراحتی پاسخ داد : « چون من فقط یک ماهی تابه کوچک دارم. » گاهی وقت ها ما انسان ها مانند آن ماهی گیر بی تجربه ، رویاها و شانس های بزرگ زندگی مان را که خداوند مهربان بر سر راه مان قرار داده است ، از زندگی مان کنار می زنیم ، تنها به این خاطر که اعتقاد و دیدگاه ما کوچک است. ما به آن ماهی گیر می خندیدیم چرا که نفهمید او تنها به یک ماهی تابه ی بزرگ تر نیاز دارد اما در واقع چه قدر آماده ایم تا سطح تفکر و دیدگاه خود را وسعت بخشیم؟ خداوند هرگز به ما چیزی بیشتر از آنچه توان کنترل آن را داریم ،نخواهد داد. پس بیایید با اطمینان و بدون ترس در مسیری که خداوند جلوی پای مان قرار می دهد ، قدم بگذلریم. منبع: مجله شادکامی نظرات شما عزیزان: عباس
![]() ساعت12:36---26 مرداد 1391
سلام این جملات را که می نویسید واقعا جالب است وآموزنده موفق باشی
پنج شنبه 25 مرداد 1391برچسب:ماهی, ماهی گیر ,ماهی تابه, مرد بی تجربه, :: 23:56 :: نويسنده : قطره از دریا
|